استخاره

هر آنچه که درباره استخاره باید بدانید

استخاره

هر آنچه که درباره استخاره باید بدانید

۳ مطلب با موضوع «کتب استخاره :: فتح الابواب» ثبت شده است

 

مرحوم «سیّد بن طاووس» در کتاب «فتح الأبواب» نقل کرده است که براى استخاره، قرآن را برمى دارى و نخست این دعا را مى خوانى:
 
اَللّهُمَّ إِنْ کانَ فِی قَضائِکَ وَقَدَرِکَ، أَنْ تَمُنَّ عَلى اُمَّةِ نَبِیِّکَ، بِظُهُورِ وَلیِّکَ
خدایا اگر قضا و قَدَرت این است که با ظهور ولیّت و فرزند پیامبرت بر امّت رسول خدا
وَابْنِ بِنْتِ نَبِیِّکَ، فَعَجِّلْ ذلِکَ وَسَهِّلْهُ وَیَسِّرْهُ وَکَمِّلْهُ، و اَخْرِجْ لِی آیَةً
منّت گذارى، پس در ظهورش تعجیل و راهش را سهل و آسان قرار ده و براى من آیه اى بیرون آور
اَسْتَدِلُّ بِها عَلى أَمر فَأَئْتَمِرَ، أوْ نَهْـى فَأَنْتَهی فِی عافِیَـة.
که یا در آن امرى باشد که انجامش دهم و یا نهى باشد که ترکش کنم به عافیت و تندرستى.

سپس حاجت و مشکل خود را عنوان مى کنى و آنگاه قرآن را مى گشایى، پس از آن هفت ورق مى زنى، در ورق هفتم، صفحه سمت چپ، هفت سطر را بشمار و در سطر هفتم مطلب خویش را از آن آیه، دریاب.

فتح الابواب، صفحه 278

کتاب «فتح الأبواب بین ذوى الألباب و بین ربّ الأرباب» اثر سید رضى الدین، على بن طاووس حلى (سید بن طاووس 589 - 664 هجرى) است.

 

موضوع‏:

اثبات جواز و مشروعیت استخاره و انواع آن و استدلال‏هاى مخالفین و جواب آنها

 

پیشینه‏:

پیرامون مسئله استخاره و جواز و ترغیب به آن نزدیک به 30 عنوان کتاب نوشته شده و به صورت متفرقه نیز در بسیارى از کتب ادعیه و روایى باب‏هایى به این موضوع اختصاص یافته است. اولین کتابى که در این موضوع و به صورت مستقل نوشته شده کتاب «الاستخارة» از محمد بن مسعود عیاشى، از بزرگان قرن سوم و صاحب تفسیر معروف عیاشى است. پس از او، احمد بن سلیمان بصرى معروف به زبیرى شافعى متوفاى اوایل قرن چهارم هجرى کتابى با عنوان «الاستخارة و الاستشارة» تألیف نمود. از این دو کتاب تنها نامشان به ما رسیده و اصل کتابها در حوادث تاریخ از بین رفته‏اند. سومین اثر در این موضوع، کتاب شریف «فتح الأبواب» از سید ابن طاووس است.این کتاب، اولین کتاب در این موضوع مى‏باشد که به دست ما رسیده است. بزرگان دیگرى پس از سید ابن طاووس در این خصوص دست به تألیف زده‏اند که بیشتر آنان از متأخرین مى ‏باشند.

 

انگیزه نگارش‏:

سید بنابر آنچه روش او در اکثر کتابهایش مى‏باشد در مقدمه کتاب موضوع آن را توضیح داده و انگیزه خود را نیز از تألیف آن کتاب بیان کرده است. سید ابتدا توضیحى در معناى استخاره و دلیل عقلى بر نیکو بودن آن داده که: چطور ممکن است مشاوره با هر عاقل و حکیم و پیامبر و وصى و...ستوده باشد، اما مشورت با خداى عالِم به سرانجام انسانها و عالَم، که به غیب و شهود آگاه است ستوده نباشد ؟ ! من نیز براى اثبات رجحان استخاره این کتاب را به رشته تحریر درآوردم. سید انگیزه خود را اینطور بیان مى‏کند که: «در 24 رجب 642 هجرى انگیزه‏اى قوى در خود احساس کردم براى نوشتن این کتاب و فهمیدم که این از عنایات الهى است به من که کتابى در موضوع استخاره بنویسم و هیچکس را سراغ ندارم که قبل از من نوشته باشد...که حجتى از جانب خدا باشد بر هر کس آن را ببیند تا مشاوره با خدا را در تمام مسائل دنیایى و اخروى خویش مقدم کند.

 

ارزش و اعتبار

سید عبدالله شبّر در «إرشاد المستبصر فی الاستخارات» مى‏گوید: «من بجز علامه یگانه زمان، عالم ربانى و کسى که مثل او را سراغ نداریم، یعنى سید على بن طاووس، کسى را سراغ ندارم که در موضوع استخاره کتابى نوشته باشد که عطش جوینده را پاسخگو باشد و انسان را بى‏نیاز از کتابى دیگر در این موضوع نماید. از نکات مهم این کتاب آن است که سید آیات و روایات را نقل کرده و اقوال را رد یا تأیید نموده و در کنار آنها تجارب خویش را از استخاره آورده و نکات ظریفى پیرامون استخاره و مداومت بر آن ذکر کرده که حاکى از مواظبت همیشگى او بر استخاره است و نویسنده کتاب به مضمون آن اعتقاد کامل داشته و همیشه با دقت به آن عمل نموده است.

 

ترتیب ابواب‏

مؤلف، کتاب خویش را به یک مقدمه و 24 باب تقسیم کرده است.

مقدمه:

شامل توضیحاتى در معناى استخاره و ارزش آن است و اینکه کسى که مى‏تواند با خدا مشورت نماید اگر آن را ترک کرد سزاوار سرزنش است و انگیزه تألیف کتاب و فهرست ابواب آن است.

ابواب کتاب شامل:

1 - از باب اول تا باب هفتم، ادله عقلى و نقلى بر استخاره و اینکه استخاره تنها در مباحات نیست و فتاواى اصحاب برجواز آن.

2 - از باب هشتم تا باب بیست و یکم، انواع استخاره و ادعیه آنها و بهترین نوع استخاره طبق روایات (استخاره ذات الرقاع).

3 - باب بیست و دوم، در استخاره براى دیگران است و اصل جواز آن.

4 - باب بیست و سوم، ادله منکرین عمل به استخاره و جواب آنها.

5 - باب بیست و چهارم، در اینکه انسان در امور عقلى و نقلى باید به خدا و پیامبر صلى‏الله‏علیه‏وآله اقتدا کند، چرا که اکثر مردم با اینکه عقل دارند خلاف راه صحیح را مى‏پیمایند و اینکه انسان نباید به دنبال رضایت مردم باشد، بلکه تلاش کند رضاى الهى را به دست آورد.