استخاره

هر آنچه که درباره استخاره باید بدانید

استخاره

هر آنچه که درباره استخاره باید بدانید

۹ مطلب با موضوع «درباب استخاره» ثبت شده است

واژه استخاره در منابع نقلی شیعه و اهل سنّت، معمولاً به دو معنا به کار رفته استکه هر کدام بر اساس روایات و احادیث مختلف مورد استفاده قرار گرفته اند و می توان در کل آنها را به دو معنی عام و خاص تقسیم کرد.

بدان که استخاره در لغت طلب خیر و راهنمایى به صلاح خود از کسى نمودن است ، و استشاره نیز مراجعت به کسى کردن است در امرى که آدمى را در آن ترددى باشد، تا آنکه او اشاره کند به امرى که صلاح این کس در آن است به مقتضاى راى او، و اگرچه استشاره از برادران مؤ من نیز مطلوب است ، چنانچه بعد از این اشاره به آن خواهد شد.

اما مقصود اصلى در این مقام طلب خیر از جناب مقدس الهى است ، و رجحان آن به حسب عقل و نقل معلوم است ، چه ظاهر است که صانع عالم به مصالح دنیا و عقباى بنى آدم از همه کس داناتر است ، و با لطف و کرم نامتناهى و بى نیازى از جمیع خلق و قدرت بر جمیع امور ممکنه در آنچه صلاح بندگان در آن است ضنت و بخل نمى نماید، خصوصا وقتى که بنده امور خود را به او گذارد و از او صلاح خود را طلب نماید، پس باید که بنده خیر خود را در جمیع امور از پروردگار خود طلب نماید و مصلحت خود را به لطف او گذارد.
و ایضا معلوم است که مقتضاى بندگى و کمال مرتبه عبودیت آن است که مرادات و ارادات خود را تابع ارادات حق گرداند، و به مقتضاى و ما تشاوون الاّ ان یشا از مشیت خود خالى گردد، و خواهش خداوند خود را، بر خواهش خود مقدم دارد، تا آن که خداوند رحیم او را به خود نگذارد، و در هر میسور و معسور مدبّر امور او گردد، و به فحواى ... و من یتوکّل على اللّه فهو حسبه ... حق تعالى کافى مهمات او باشد، و این مرتبه اعلاى درجات مقربان است .

و به سندهاى بسیار، شیخ مفید و سیدبن طاووس و دیگران از حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام ) روایت کرده اند که حق تعالى مى فرماید که از جمله شقاوت بنده من آن است که کارها کند و طلب خیر خود از من ننماید.
و سید و برقى ، به سندهاى معتبر از حضرت صادق (علیه السلام ) روایت کرده اند که هر که در امرى بدون استخاره داخل شود و به بلایى مبتلا شود، خدا او را در آن بلا اجرى ندهد.

و سید به سند معتبر از آن حضرت روایت کرده است که مى گفت که هرگاه در امرى طلب خیر از حق تعالى کرده باشم ، پروا ندارم که به راحت افتم یا به بلا، و فرمود که پدرم مرا تعلیم استخاره مى نمود، چنانچه سوره هاى قرآن ، مرا تعلیم مى نمود.
و ایضا از حضرت امام محمد باقر (علیه السلام ) روایت کرده است که ما استخاره را یاد مى گرفتیم ، چنانچه سوره هاى قرآن را مى آموختیم .
و ایضا به سند صحیح ، از حضرت صادق (علیه السلام ) روایت کرده است که هیچ بنده طلب خیر از خداوند عالمیان نکرده است مگر آن که خیر او را براى او میسر گردانیده است هر چند او نخواهد.

و شیخ طوسى ، به سند معتبر از حضرت امیرالمؤ منین (علیه السلام ) روایت کرده است که چون حضرت رسول (صلى اللّه علیه و آله ) مرا به یمن فرستاد مرا وصیت کرد که یا على حیران نمى شود کسى که از خدا استخاره کند، و پشیمان نمى شود کسى که با مردم مشورت کن.
و بدان که بعد از طلب خیر از حق تعالى باید که هر امر که رخ نماید به آن راضى باشد، و بداند که خیر او در آن بوده است که واقع شده است ، هرچند در نظر او بد نماید و موافق خواهش او نباشد.

و برقى در محاسن به سند معتبر از حضرت صادق (علیه السلام ) روایت کرده است که دشمن ترین خلق خدا کسى است که خدا را متهم دارد. راوى گفت : کسى باشد که خدا را متهم دارد؟ فرمود: بلى کسى که طلب خیر از خداوند خود بکند، و بعد از آن امرى که واقع شود به آن راضى نباشد، پس خدا در خیرخواهى خود یا دانستن خیر او متهم داشته .

و سید بن طاووس ، از حضرت صادق (علیه السلام ) روایت کرده است که خداوند عالم مى فرماید: هر که راضى به قضاى من نباشد، و شکر نعمتهاى من نکند، و شکیبایى در بلاى من به عمل نیاورد، پس پروردگارى به غیر من طلب کند، و هر که به قضاى من راضى باشد و بر نعمتهاى من شکر کند و بر بلاى من صبر کند، بنویسم او را از جمله صدیقان نزد خود.

و حضرت فرمود: هر کس طلب خیر کند از خدا در امرى ، و یکى از دو امر براى او به عمل آید، و در دلش چیزى بوده باشد یعنى : از عدم خشنودى ، یا خیربودن آن امر، پس خدا او را متهم داشته در قضاى او.

و کلینى ، به سند صحیح از حضرت صادق (علیه السلام ) روایت کرده است که داناترین مردم به خدا، کسى است که راضى تر باشد به قضاى او.
و به سند صحیح دیگر از حضرت امام زین العابدین (علیه السلام )روایت کرده است که صبر کردن و از خدا راضى بودن سر طاعت و بندگى خداست ، و هر که صبر کند در بلا و راضى باشد از خدا در هر چه براى او حکم کند و مقدر گرداند،
خواه موافق خواهش او باشد و خواه نباشد، پس خدا مقدر نمى گرداند براى او مگر آنچه خیر او در آن است ، خواه دوست دارد و خواه مکروه او باشد.
و بدان که استخاره چند نوع است :

اول : آن که در هر امرى که اراده نماید به جناب مقدس الهى متوسل شود، و خیر خودرا در آن امر از حق تعالى طلب نماید، و بعد از آن ، آنچه روى دهد به آن راضى باشد، از میسر شدن آن امر یا میسر نشدن ، و از مصالح و مفاسدى که بر شدن یا نشدن آن مترتب شود، زیرا که چون امر خود را به عالم الخفیّات تفویض کرده است ، باید که راضى باشد بهرچه واقع مى شود، و بداند که حق تعالى خیر او را بهتر از او مى داند.
دوم : آن که بعد از آن طلب خیر از خدا بکند در دل خود نظر کند، و آنچه به خاطر او مى افتد به آن عمل کند.
سوم : آن که بعد از طلب خیر، مشورت کند با مؤ منى ، و به آنچه آن مؤ من مى گوید عمل کند.چهارم : آن که استخاره به قرآن مجید، یا به تسبیح ، یا به بنادق ، یا به رقاع بکند، به تفصیلى که مذکور خواهد انشا اللّه . و اکثر احادیث استخاره دلالت بر قسم اول مى کند.

و بعضى از علماى ما مانند شیخ مفید و ابن ادریس و محقق (رضوان اللّه علیهم ) در جواز استخاره بغیر سه قسم اول ، تردد و تامل کرده اند، بلکه ابن ادریس ، ترجیح عدم جواز داده . اما اکثر اعاظم تجویز کرده اند و مستحسن دانسته اند، و در کتب فقه و دعا کیفیت انواع استخارات را ذکر کرده اند، و شیخ شهید و سید بن طاووس (علیهما الرحمة ) طعن بسیار بر انکار ابن ادریس (رحمه اللّه ) نموده اند.
و حق آن است که چون احادیث در باب هر یک واقع شده انکار نمى توان کرد. اما عمده استخاره ، آن سه شق اول است که در این زمانها متروک است.

چون استخاره جزو موارد مادی و به اصطلاح علمی نیست با واکنش کسانی که در این باره اطلاع لازم را ندارند مواجه می شود و معمولاً تمام کسانی که با سنّت استخاره مخالفت می‌کنند و یا اعتقاد چندانی به آن ندارند، چند شبهه اساسی مطرح می‌کنند که این مطلب به شما در پاسخ دادن به این شبهات کمک می کند.

 

اگرچه استخاره کردن شرط خاصی خاصی ندارد و در بیشتر اموری که مترتب می شود استخاره کردن جایز است و مختص شرایط خاصی نیست اما محدودیت هایی در موراردی که می توان برای آنها استخاره نمود وجود دارد که بشرح ذیل ارائه می شود. البته این محدودیت ها محدود شرعی نیستند اما برای حفظ کارکرد مناسب استخاره دانستن آنها لازم است. 

 

هر چند که در احادیث موجود در خصوص استخاره از ناحیه معصومین علیهم السلام به حکمت استخاره تصریحی نشده است؛ ولی با مطالعه و ملاحظه احوال کلّی این دسته از روایات و تأمّل در سیاق آنها چنین به دست می‌آید که حکمتهای مهمی در تشریع این سنّت حسنه دخالت دارند و ما در این بخش به تبیین موارد مهمّ آنها می‌پردازیم:

 

1. تقویت روحیه حضور و ارتباط قلبی با خالق هستی

شکّی نیست که مسأله حضور و تقویت آن در وجود انسان، یکی از مباحث مهمّ‌ سلوکی و عرفانی است که در روایات زیادی به آن توصیه شده است. به این معنا که شخص مؤمن سالک، بایستی تا می‌تواند یاد پروردگار خود را در اعماق دل جای دهد و همیشه خود را در محضر پروردگار ببیند و در واقع، به این باور و یقین برسد که تمام عالم محضر اوست و هیچ امر کوچکی از سیطره حکومت و تسلّط پروردگار خارج نیست و هر چه هست از اوست و اوست که مالک حقیقی آسمانها و زمین و هر آنچه در آنهاست می‌باشد.
با تأمّلی کوتاه در مقوله استخاره، برای مخاطب روشن خواهد شد که تمسّک به سنّت حسنه استخاره، در تقویت و بارور نمودن روحیه حضور و تضعیف روح غفلت از قدرت لا یزال الهی در اعماق جان استخاره‌کننده تأثیر به سزایی دارد.

 

2. بهره‌گیری از ادعیه

بسیاری از روشهایی که برای استخاره‌ ذکر گردیده، توأم با ذکرها و توسّلات پرمغز و پرمحتوایی هستند که اگر استخاره‌کننده متوجه معانی آنها گردد، بهره‌ معرفتی و ارتباطی ویژه‌ای در این زمینه خواهد برد

.

3. تقویت روحیه توکّل،‌ تفویض و ایمان

وقتی استخاره‌گر در جهت انجام امر مهمی (البته با رعایت شرایط و اصول آن) به سمت استخاره رو می‌آورد، پر واضح است که او در پی یک جوشش باطنی و ایمان قلبی به حکمت و قدرت لا یزال الهی،‌ خود را در برابر اراده و مشیّت پروردگار متعال عاجز می‌بیند و متواضعانه سر تسلیم فرود می‌آورد و با تمسّک به یکی از راه‌های استخاره،‌ از مصلحت و خیرخواهی حضرت متعال در خصوص تصمیم خود بهره‌مند می‌گردد و سپس در مقابل جواب استخاره تسلیم می‌شود و در نهایت، عاقبت امر خود را به خداوند تفویض می‌نماید و به او توکّل می‌کند، هر چند که او از تلاش و کوشش خود نیز دست برنمی‌دارد؛ ولی با توکّلی بیش‌تر و ارتباطی تنگاتنگ‌تر با خالق خود،‌ توأم با روحیّه رضا،‌ در مسیر تصمیم خود گام برمی‌دارد.

 

4. تضعیف استبداد رأی

گاهی اوقات انسانها به خاطر ضعف قدرت در مهار نفس و کمبود روحیه ایمان ـ حدّاقل در برخی از کارها ـ فریب نفس و شیطان را خورده و از استبداد رأی خاصّی برخوردار می‌شوند و فکر می‌کنند تنها آنچه آنها می‌گویند درست است و هر کس که با اندیشه آنها مخالفت کند، ناحق است و هیچ احتمال خطا و اشتباهی به خود راه نمی‌دهند و لجوجانه از تصمیم خود دفاع می‌کنند، بدون آنکه در مورد مخالفان خود یا سخن آنها اندک تأمّلی روا دارند.
یکی از راه‌هایی که در چنین مواقعی می‌تواند مؤمن را از استبداد رأی پایین بیاورد، تمسّک به این سنّت حسنه است. در چنین مواقعی مؤمن پس از تفکّر و تأمّل زیاد و شنیدن سخنان مخالفان، اگر نتواند از نظریّه خود دفاع منطقی لازم را بنماید و یا دلایل کافی برای ردّ مخالفان خود ارائه دهد، دست به استخاره می‌زند و با شنیدن جواب حکمت‌آمیز حاصل از استخاره، نفس خود را آرام می‌سازد و متواضعانه حقیقت را می‌پذیرد.
مرحوم علامه مجلسی در کتاب شریف «بحار الانوار» پس از نقل بسیاری از روایات مربوط به استخاره، در راستای این چند حکمت که تا اینجا ذکر شد، چنین می‌فرماید: استخاره این است که انسان در رأی خود مستبد نباشد و تنها به رأی و اندیشه خود تکیه نکند؛ بلکه به خداوند متعال توسّل نموده،‌ در تمام امور خود به او توکّل کند و به جهل و نادانی خود نسبت به مصالح خود اقرار نماید و تمام این امور را به خداوند تفویض کند و از او بخواهد تا هر چه که خیر و صلاح دنیا و آخرتش در آن است برای او پیش آورد، همان‌گونه که عبد نادان و عاجز با مولای عالم و قادر خودش این کار را می‌کند. پس عمل خویش را با یکی از روشهایی که در استخاره گذشت، چه با نماز و چه بدون آن؛ بلکه تا آنجا که ممکن است با دعا و نیایش توأم سازد و سپس کاری را که می‌خواهد، انجام دهد و به هر چه که در ازای کارش از منفعت و ضرر به او می‌رسد، راضی گردد

.

5. قاعده لطف و هدایت پروردگار

یکی از مهم‌ترین حکمتهای این سنّت حسنه «قاعده لطف» پروردگار است که مطابق آن،‌ بندگان مؤمن خود را به سمت خیر و صلاح رهنمون می‌شود.
هر چند عنصر عقل در انسان از جایگاه بسیار ویژه‌ای برخوردار می‌باشد، و در واقع وجه تمایز انسان با سایر مخلوقات الهی به حساب آمده است؛ ولی هر انسانی در برخی از موارد، در مقام انجام فعلی و یا ترک آن، و یا در انتخاب یکی از دو عمل معیّن، آن چنان در مقام تردید و شک دست و پا می‌زند که عقل نمی‌تواند او را از این تردید بیرون بیاورد. در اینجاست که شریعت مقدّسه اسلامی، سنّتی به نام استخاره پایه‌ریزی نموده است تا بنده مؤمن با تمسّک به آن، از این تردید بیرون آمده و لطف و فضل الهی به یاری او برسد و او را به سمت تصمیمی که خیر و صلاح دنیوی و آخرتی دارد،‌ رهنمون سازد و از تصمیماتی که به صلاح او نیست، مصون بماند؛ چرا که خداوند متعال به خیر و صلاح بندگان خود از هر کسی داناتر بوده، خیرخواهی آن مُنصح یکتا برای بندگان خود ثابت شده است.

 

6. آرامش قلبی مؤمن

پر واضح است در شرایطی که برای مؤمن حالت تردید و دودلی روی می‌دهد، یکی از اموری که ضمن رهنمون کردن او به سمت خیر و صلاح،‌ او را از عالم تردید و اضطراب بیرون می‌آورد و آرامشی خاص به ذهن و قلب او می‌بخشد، و او را نسبت به آنچه که تقدیر الهی است راضی می‌گرداند، سنّت استخاره است.

 

 

 

إرشاد المستبصر فى الاستخارات

سید عبدالله شبّر) 1242 - 1188 ه . ق( ، قم ، ناشر: کتاب فروشى بصیرتى، 80 ص ، کتابخانه حجتیّة مأخذ: فهرست نسخه‏ هاى خطى کتابخانه حجتیّه قم  - صفحه آخر کتاب، مرآت الکتب ج 32/3 ، به نقل ازکتابنامه بزرگ قرآن‏کریم.

 ارمغان تشیع

نویسنده: گروهى ‏از نویسندگان ، ناشر: معارف اسلام و قرآن، محل‏ نشر: مشهد، کتابخانه: آیه ‏الله مرعشى ‏نجفى،تاریخ ‏نشر: 1347 ش موضوع: تشیع، اسلام، ایران/ موضوع فرعى: حقیقت استخاره،  از ص 181 تا 206

 ادعیه آوى

سید رضى الدین محمد آوى، تحقیق مهدى شریعتى، قم ، انتشارات ناصر، 102 ص/  موضوع فرعى: دعاهاى استخاره

استخاره

محمدبن مسعود عیّاشى سمرقندى مأخذ: مفاخر اسلام 321/2 ، به نقل از کتابنامه بزرگ قرآن‏ کریم.

 استخاره

آثار ، آداب و انواع آن در پرتو چهل حدیث محمدباقر حیدرى ، قم ، مؤسسه‏ فرهنگى شهید محمدرضا حیدرى، 68ص ، رقعى ، چاپ اول 1378 شمأخذ: کتاب هفته شماره 12/324 ، به نقل از کتابنامه بزرگ قرآن ‏کریم.

استخاره راهنماى استخاره با قرآن

غلامرضا نوعى / مهدى الهى ‏قمشه ‏اى ، تهران ، نشر ویدا ، 624 ص ، جیبى ، چاپ اول.

 استخاره با قرآن

شیخ بهایى ، تهران ، کتابخانه مجلس شوراى اسلامى - شماره 3 از مجموعه 312 خطى دو طریق استخاره با قرآن از املاء شیخ بهایى در این کتاب نقل شده است. مأخذ: فهرست نسخه ‏هاى خطى کتابخانه مجلس شوراى اسلامى ج 100/22 ، به نقل از کتابنامه بزرگ‏ قرآن‏ کریم.

 استخاره با قرآن

محمد روحى . قم - انتشارات قم ، 604 ص  جیبى . چاپ اول 1382.

استخاره با قرآن

سعید عبدالهى . تهران - افسون ، 478 ص  جیبى . چاپ اول 1382.

 استخاره به زبان ساده

على فلسفى ، تهران ، فلسفى ، 256 ص ، جیبى ، چاپ دوم.

 

استخاره راه نجات از سردرگمى ‏ها

شامل توضیحات استخاره با قرآن مجید بانضمام نمازها و ختومات قرآنى جهت رفع مشکلات/ سید محمد حسین سجّاد ، تهران ، محسن ، 288 ص ، جیبى ، چاپ دوم.

 إستخاره قرآنیّه مع صدرى مجرّبات 

حکیم سیّد ناظر حسین شاه زنجانى ، لاهور پاکستان ، انتشارات نامى ، 64 ص . مأخذ: فهرست آثار چاپى ‏شیعه در شبه ‏قارّه - بخش اول / 38 ، به نقل از کتابنامه بزرگ قرآن‏ کریم.

 استخاره مشورت با خداوند

محمدحسین محمدى ، قم ، یارغائب ، 96 ص ، رقعى ، چاپ اول.

 استخاره ‏نامه

سید عبدالحسین اللاّرى (1342 - 1264 ه.ق(. مأخذ: نقباء البشر فى القرن الرّابع عشر ج 1049/3 ، به نقل از کتابنامه بزرگ قرآن‏کریم.

 استخاره ‏نامه

سید على اکبر آیت‏ اللهى )جهرم ... - 1340 ه.ش(. مأخذ: کتابنامه بزرگ قرآن‏کریم.

 استخاره و تفأل به قرآن کریم

به نقل از شیخ ‏الاکبر محی ‏الدین عربى به اهتمام : مرتضى مولانا . تهران :پایا - 64 ص . وزیرى - چاپ اول 1383.

 استخاره و نقش آن در زندگى

مجموعه پرسش ‏ها و پاسخ‏ هادرباره استخاره احمد لقمانى ، قم ، سابقون ، 80 ص ، پالتویى ، چاپ دوم و سوم.

 استخاره امام صادق  

صادق جعفر عسکرپور ، قم ، یاسین ، 128 ص ، جیبى ، چاپ اول.

 استعاذه

نویسنده: شهید سیدعبدالحسین دستغیب، ناشر: انتشارات جیبى، کتابخانه: آیه‏ الله مرعشى ‏نجفى، تاریخ نشر:1353ش ، موضوع: استعاذه، اخلاق. موضوع فرعى: خوب و بد و استخاره،  از ص 142 تا 159

  الاثارة عن معانى الاستخارة

شیخ محمدبن فیض کاشانى مأخذ : کند و کاوى درباره استخاره ص 237

 الاستخارات

محمد حسین‏بن محمدعلى الحسینى المرعشى الشهرستانى (1315 - 1255 ه.ق( . مأخذ: معجم مؤلّفى الشیعة / 229  ، به نقل از کتابنامه بزرگ قرآن‏کریم.

 الاستخارات

رضى‏ الدّین على ‏بن موسى ‏بن جعفربن محمدبن أحمد الطّاوس الحسنى. مأخذ: بهجّة الآمال فى شرح زبدة المقال ، ج 538/5 ، به نقل از کتابنامه بزرگ قرآن‏ کریم.

 الاستخارات

احمدبن عبدالسلام البحرانى مأخذ : کند و کاوى درباره استخاره ص 237

 الاستخارات

تألیف بعضى از شاگردان ناصربن احمدبن متوج بحرانى )متوفى 841 ه(. مأخذ : کندوکاوى درباره استخاره ص 238

الاستخارات

شیخ ابى ‏الحسن سلیمان‏بن عبدالله ماحوزى بحرانى (1121 - 1075 ه(مأخذ : کندوکاوى درباره استخاره ص 237

 الاستخارة

الطّحطاوى ، لبنان ، ناشر مؤسسة المفید .مأخذ: فهرست موضوعى کتابهاى ناشران خارجى - چهارمین نمایشگاه بین‏المللى کتاب تهران - قرآن / 65  ، به‏ نقل از کتابنامه بزرگ قرآن‏ کریم.

 الاستخارة

سید على ‏بن محمد على حسینى میبدى یزدى.مأخذ : کندوکاوى درباره استخاره ص 238

 الاستخارة المجرّبة فى الکتاب العزیز

بی‏نا / قم ، پرهیزکار، 614 ص ، نیم جیبى ، چاپ اول.

 الاستخارة المجربة و یلیه‏الادعیة و الزیارات ‏المهمة

انوارالهدى ، 616 ص ، جیبى ، چاپ اول.

 الاستخارة من القرآن المجید و الفرقان الحمید

میرزا أبوالمعالى بن محمد ابراهیم الکلباسى اصفهانى (1315 - 1247ه. ق( تحقیق: مدرسةالامام المهدى ‏علیه‏السلام ، قم ، ناشر : محقق  ، 1411 ه.ق

 الاستشارة و الاستخارة

الزّبیر بن أحمد بن سلیمان البصرى الزّبیرى )شافعى( مأخذ: طبقات الشّافعیّة ج 606/1 ، و فیات الأعیان ج 313/2 ، به نقل از کتابنامه بزرگ قرآن‏کریم.

 البشارة لطلاّب الاستخاره

الشیخ احمدبن صالح البحرانى مأخذ: مرآت الکتب ج 104/2 ، به نقل از کتابنامه بزرگ قرآن‏ کریم.

 انواع استخاره و تفأل

تهیه و تنظیم : على فلسفى؛ مصحح : فرزانه حسن‏ زاده ، تهران : گلپا. 32 ص جیبى - چاپ اول 1382.

 أرجوزةٌ فى أوقات الاستخارة

الشیخ جواد بن ... أبى ‏جامع الحارثى الهمدانى النجفى مأخذ: معارف الرّجال فى تراجم العلماء و الأدباء ج 191/1 ، به نقل از کتابنامه بزرگ قرآن ‏کریم.

 بررسیهاى اسلامى / ج2

نویسنده: علامه طباطبائى ناشر: هجرت ، محل‏ نشر: قم ، تاریخ ‏نشر: 1397ق  ، موضوع: اسلام موضوع فرعى: مباهله و غلو، استخاره ، از ص 207  تا 209

 پرسش‏ها و پاسخ‏هاى مذهبى / ج2

نویسنده: ناصرمکارم شیرازى ، جعفرسبحانى ، ناشر: نسل‏ جوان، محل‏نشر: قم ، کتابخانه: جامعه‏الزهراء )س(موضوع: مسیحیت، مریم)س( ، اخلاق. موضوع‏فرعى: استخاره ، از ص 138 تا 143

 تاریخ و تحلیل پنج سال از هجرت

حسین ایرانى ، موضوع ‏فرعى: استخارهمأخذ : کندوکاوى درباره استخاره ص 240

 تتمه الایقاظ

نویسنده: محمدباقر شریعتى ، نوبت‏چاپ: 1 ، ناشر: مؤلف، محل‏نشر: تهران ، کتابخانه: آستان قدس رضوى)ع( ، تاریخ‏نشر: 1358 ش موضوع: خلافت، شریعتى، انقلاب ‏اسلامى / موضوع ‏فرعى: استخاره، زیارتنامه، از ص 162  تا 176

 ثورة فى‏العالم الفلسفه

شیخ حمید خالصى مأخذ : کندوکاوى درباره استخاره ص 238

 جامع‏الشتات فى دفع‏الاشکالات

نویسنده: محمدباقر رشاد ، نوبت‏چاپ: 1 ، ناشر: افتخاریان ، محل‏نشر: تهران ، تاریخ‏نشر: 1351 ش ،موضوع: عزادارى، ولایت، دعاى ندبه / موضوع‏ فرعى: استخاره به قرآن ،  از ص 168 تا 198

چه باید کرد؟

نگاهى ‏نو به چیستى و چگونگى استخاره. محمدرضا ضمیرى ، قم نشر حماسه ، 124 ص ، رقعى ، چاپ اوّل.

 حول الاستقسام بالازلام و الاستخاره

آیت‏الله شیخ لطف ‏الله صافى گلپایگانى مأخذ : کندوکاوى درباره استخاره ص 238

 دائره‏ المعارف علوى ج6

نویسنده: على فلسفى ، نوبت‏چاپ: 1 ، ناشر: محل‏نشر: مشهد ، کتابخانه: پژوهشکده باقرالعلوم)ع( تاریخ‏نشر:1401 ق موضوع: فهرست، علوم، امام‏ على)ع( موضوع‏ فرعى: علم ارصاد و استخاره و استخراج ،  از ص 39 تا 47

 داستانهایى از استخاره

کاظم مقدم . قم - انتشارات محدث ، 160 ص  رقعى . چاپ اول 1382.

 دعا و یاد

نویسنده: شهیدسیدعبدالحسین دستغیب ، نوبت ‏چاپ: 1 ناشر: کانون تربیت شیراز ، محل‏ نشر: شیراز ،کتابخانه: پژوهشکده‏ باقرالعلوم )ع( تاریخ نشر: 1363ش ، موضوع: دعا، اخلاق / موضوع ‏فرعى: دعا و استخاره  ، از ص 211 تا 228

 راهنماى جامع و کامل استخاره با قرآن

  حمد احمدى ‏نیشابورى ، مشهد: رحیمى ‏نژاد - 620ص جیبى - چاپ‏اول 1382

 شیخ محمدبن محمود المغلوى وفایى حنفى رومى (940 ه(رسالة فى الاستخاره مأخذ : کندوکاوى درباره استخاره ص 238

شرح حدیث الاستخاره

شیخ محمدبن محمود المغلوى وفایى حنفى رومى (940 ه(مأخذ : کندوکاوى درباره استخاره ص 238

عنوان الصواب فى اقسام الاستخاره من الائمة الاطیاب

حاج کریم خان بن ابراهیم کرمانى (1288 ه(مأخذ : کندوکاوى درباره استخاره ص 239

 فتح‏ الابواب بین ذوى ‏الالباب و بین رب‏ الرباب فى ‏الاستخارات

سید على ‏بن موسى ‏بن طاووس مأخذ : کندوکاوى درباره استخاره ص 239

 قرآن پژوهى، هفتاد بحث و تحقیق قرآنى

نویسنده: بهاءالدین خرمشاهى، نوبت‏چاپ: 1 ، ناشر: مرکزنشرفرهنگى شرق ، کتابخانه: آیه‏الله ‏مرعشى‏ نجفى، تاریخ ‏نشر: 1372ش ، موضوع: قرآن، تفاسیر، ترجمه‏ ها، تاریخ قرآن / موضوع‏ فرعى: آیه ‏الکرسى و استخاره در قرآن ، از ص 624 تا 634

 کلید مشکل‏ گشا

روش‏هاى استخاره ، مشورت و تفأل / مجید حبیبى مشکینى . تهران - انتشارات پازینه ، 208 ص وزیرى. چاپ اول 1382.

 کندوکاوى درباره استخاره و تفأل

همراه با نقل استخاره ‏هاى عجیب / نویسنده: ابوالفضل طریقه‏دار ، نوبت‏چاپ: 2 ، ناشر: مدین و دفتر تبلیغات اسلامى ، محل‏ نشر: قم ، تاریخ نشر:1374 و 1381 ش

مفاتح الغیب  در آداب استخاره

نویسنده: محمدباقر مجلسى ، نوبت چاپ: ششم ناشر: آستان قدس‏رضوى محل‏نشر: مشهد ، کتابخانه:پژوهشکده باقرالعلوم)ع( تاریخ‏نشر: 1381ش

 مفاتح‏الغیب فى الاستخارات

امیر محمد حسین بن امیرمحمد صالح خاتون‏آبادى (1151 ه( / مأخذ : کندوکاوى درباره استخاره ص 239

 مفاتح الغیب فى الاستخارة و الاستشارة

شیخ کفعمى / مأخذ : کندوکاوى درباره استخاره ص 239

 مفاتح الغیب و مصباح الوحى

سید مهدى الغریفى / مأخذ : کندوکاوى درباره استخاره ص 239

منهاج المستخیر

حاج میرزا محمد حسین‏بن کاظم حسینى تبریزى (1350 ه(مأخذ : کندوکاوى درباره استخاره ص 239

هدایة المسترشدین فى الاستشارة و الاستخارة

حسن بن محمد صالح نصیرى طوسى / مأخذ : کندوکاوى درباره استخاره ص 239

 

 

 

 

 

                   کاظم استادی                                                                                                                                                                                                                     

استخیرُ اللّه

«علی بن ابراهیم» در تفسیر و «حِمْیَری» در «قُرْبُ الاَسْناد» روایت کرده‏ اند از «علی بن اسباط» که گفت: رفتم به خدمت حضرت امام رضا علیه‏السلام و گفتم می‏خواهم به سفر مصر بروم و نمی‏دانم از راه دریا بروم یا از راه صحرا. حضرت فرمود که برو به مسجد حضرت رسول صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم در غیر وقت نماز واجب و دو رکعت نماز بجا آور و بعد از آن صد و یک مرتبه بگو «استخیرُ اللّه‏» و به روایت حمیری صد مرتبه بگو.

دعا

«کلینی» و «شیخ» به سند صحیح از حضرت صادق علیه‏ السلام روایت کرده‏ اند که دو رکعت نماز بکن و طلب خیر خود از حق تعالی بکن، پس به خدا سوگند می‏کنم که هیچ مسلمان، طلب خیر از خدا نمی‏کند مگر آن‏که البته آنچه خیر اوست خدا به نزد او می‏آورد.

«ابن بابویه» و «شیخ طوسی» و دیگران به سند معتبر از حضرت صادق علیه‏السلام روایت کرده‏ اند که هرکه هفتاد مرتبه این دعا را برای طلب خیر از خدا بخواند، البته خدا آنچه خیر اوست برای او مقدر می‏گرداند: یا اَبْصَرَ النّاظِرین وَ یا اَسْمَعَ السامِعین و یا اَسْرَعَ الحاسِبین و یا اَرْحَمَ الرّاحمین و یا اَحْکَمَ الْحاکِمین، صَلّ علی محمدٍ و اهل بَیْتهِ وَ خِرْلی فِی الْاَمْرِ الَّذی أَرَدْتُ.

طریق استخاره

«ابن بابویه» و «سید» روایت کرده‏ اند که «محمد بن خالد قسری» از حضرت صادق علیه‏ السلام سؤال کرد از طریق استخاره فرمود که: در آخر رکعت‏ های نماز شب در سجده صد و یک مرتبه بگو «اَسْتَخیرُ اللّه‏َ برحمتِهِ» و به روایت دیگر صد مرتبه.

به سند معتبر دیگر روایت کرده‏ اند که هرگاه حضرت صادق علیه‏السلام اراده می‏فرمودند که غلامی یا چهار پایی بخرند یا امر آسانی یا حاجت سبکی داشتند، برای آن هفت مرتبه طلب خیر از حق تعالی می‏کردند. و اگر امر عظیمی اراده می‏کردند صد مرتبه طلب خیر می‏کردند و اَقلّش «استخیرُ اللّه‏ برحمتِهِ» است.

دعای سفر

به سند معتبر از حضرت امام موسی علیه‏ السلام روایت است که مردی به خدمت آن حضرت آمد و گفت: فدای تو شوم، می‏خواهم به سفری بروم و می‏خواهم مرا تعلیم استخاره نمایی که اگر خیر من در این سفر باشد برای من میسر گرداند و اگر برای من شر باشد از من بگرداند. حضرت فرمود که می‏خواهی به این سفر بروی؟ گفت: آری. فرمود: این دعا بخوان تا برای تو خیر شود «اللّهم قَدِّر لی ما أَرَدْتُ وَاجْعَلْهُ خَیرا لی فَاِنَّکَ تَقْدِرُ علی ذلک»

نمازِ استخاره

«سهل قمی» گفت: من در مکّه معظّمه مجاور بودم، پس رفتم به مدینه و بخدمت حضرت امام محمد تقی علیه‏السلام مشرف شدم و اراده داشتم که از حضرت سؤال (تقاضا) کنم از برای شرف و کرامت جامه‏ای را که بپوشم و میسر نشد که سؤال کنم تا وداع کردم و بیرون و خواستم که از مدینه بیرون روم، باز به خاطرم رسید که عریضه به خدمت حضرت بنویسم و جامه را سؤال کنم، چون ترددی داشتم عریضه را نوشتم و رفتم به مسجد حضرت رسول صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم و دو رکعت نماز استخاره کردم و بعد از آن صد مرتبه طلب خیر از خدا کردم، پس در دلم افتاد که نامه را نفرستم، نامه را دریدم و از مدینه بیرون رفتم. چون روانه شدم دیدم که خادم آن حضرت می‏گردد و سؤال از مکان من می‏کند، چون به من رسید دستمالی به من داد که دو پارچه بسیار خوش قماش نازک در میان آن پیچیده بود و گفت: مولای تو این جامه‏ها را برای تو فرستاده است، پس «احمد بن محمد بن عیسی» راوی حدیث گفت که: در آن زودی «محمد بن سهل» به رحمت خدا رفت و من او را غسل دادم و در همان جامه‏ها که حضرت فرستاده بودند او را کفن کردم.

رجوع به قلب

«کلینی» و «شیخ» و «سید» و «طبرسی» به سند صحیح روایت کرده‏ اند که «ابن اسباط» اراده مصر داشت و در راه دریا و صحرا مردد بود. حضرت امام رضا علیه‏السلام فرمود: که برو به سجده و در غیر وقت نماز واجب و دو رکعت نماز بکن و صد مرتبه طلب خیر خود از خدا بکن و آنچه در دلت می‏افتد به آن عمل کن.

مشورت با خدا

شیخ در «مجالس» به سند معتبر از امام علی نقی علیه‏السلام روایت کرده است که حضرت صادق علیه‏السلام فرمود: هرگاه یکی از شما را حاجتی عارض شود باید که مشورت با پروردگار خود بکند. گفتند: چگونه مشورت کند؟ فرمود: بعد از نماز فریضه به سجده رود و صد مرتبه بگوید: «اللّهُم خِرْلی» پس متوسل شود به ما و صلوات فرستد بر ما و ما را شفیع گرداند در درگاه خدا، پس آنچه حق تعالی به دلش می‏اندازد به آن عمل کند و این مطالب را اگر به فارسی بگوید نیز خوب است.

فروشِ ملک

«سید» به سندهای صحیح و معتبر روایت کرده است که مردی به حضرت امام محمد جواد علیه‏السلام عریضه در باب فروختن ملکی نوشت، در جواب نوشتند: دو رکعت نماز به جا آور و بعد از آن صد مرتبه طلب خیر خود از خدا بکن و در اثنای استخاره با کسی سخن مگو تا صد مرتبه تمام شود، پس اگر در دلت بیفتد فروختن آن ملک، بفروش.

طلب خیر از خدا

«اسحاق بن عمار» به خدمت حضرت صادق علیه‏السلام عرض کرد که بسیار واقع می‏شود که امری را اراده می‏کنم و بعضی مرا امر می‏کنند به آن و بعضی نهی می‏کنند. حضرت فرمود: هرگاه چنین باشد دو رکعت نماز بکن و صد و یک مرتبه طلب خیر از خدا بکن، پس نظر کن که کدام یک در دل تو حج را است، پس آن را بکن که ان شاء اللّه‏ خیر تو در آن است و باید که طلب خیر را در عافیت بکنی، یا آن‏که بگویی: «استخیرُ اللّه‏ بَرحمتِهِ خِیَرَةً فی عافیةٍ» زیرا که بسا باشد که خیر آدمی در بریدن دست او باشد یا در مردن فرزند او یا در رفتن مال او؛ یعنی: هرچند خیر در اینها باشد اما چون اکثر خلق صبر بر این بلاها نمی‏توانند کرد و حق تعالی قادر است بر آن‏که خیر را در اموری قرار دهد که مقرون به عافیت از این بلاها باشد، پس در دعا باید که شرط عافیت بکند.

مشورت با مؤمنان

بدان که مشورت کردن با برادران مؤمن عاقل، از اَهمّ امور است و تأکید بسیار در آیات و اخبار در آن وارد شده است، چنانچه حق تعالی برای تعلیم سایر بندگان و تألیف قلوب مؤمنان و امتحان منافقان حضرت رسالت پناه صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم را که صاحب عقل کل بود و خاطر مقدسش اسرار وحی الهی و مشرق انوار الهامات نامتناهی بود خطاب نمود که «... وَ شاوِرهُم فی الْاَمْرِ فَاِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّل عَلَی اللّه‏ اِنَّ اللّه‏َ یُحِبُّ الْمُتَوکلِّین». یعنی با صحابه مشورت کن در امر جهاد و غیر آن‏که اراده می‏نمایی، پس چون عزم کنی بر آنچه ما بر زبان ایشان جاری می‏سازیم و به خاطر مقدس تو می‏اندازیم، پس توکل کن بر خدا و کار خود را به او بگذار و اعتماد بر غیر او مکن، به درستی که خدا دوست می‏دارد آنها را که در همه امور بر خداوند خود توکل می‏ کنند.

* * *

بدان که امر آن حضرت به مشوره برای تعلیم سایر بندگان و تطییب خاطر مؤمنان و مصالح بسیار، دیگر باز امر فرمود به توکل و اعتماد بر جناب مقدس و او و تفویض امور خود به علم کامل و لطف شامل او، پس با ارتکاب مشورت باید که اعتماد بر آرای خلق نکند و خیر خود را از علاّم الغیوب طلب کند تا آنچه خیر اوست حق تعالی بر زبان ایشان جاری گرداند.

در جای دیگر فرموده است: «والذین استجابوا لِرَبِّهِم وَ اَقامُوا الصَّلاةَ و أمْرُهمْ شُوری بَیْنَهُمْ و مِمّا رزقناهُمْ یُنْفِقُونَ.» پس مدح کرده است جماعتی را که اجابت می‏کنند پروردگار خود را در هر امری از امور دین که ایشان را به سوی آن می‏خواند و نماز را بر پا می‏دارند در اوقات فضیلت با شرائط و آداب آن و کار ایشان مشورت است در میان ایشان، یعنی مستبد به رأی خود نمی‏باشند و در هر کار با یکدیگر مشورت می‏کنند و از آنچه به ایشان روزی کرده‏ایم از مال حلال در راه رضای ما انفاق می‏کنند. و از این آیه کریمه نهایت مبالغه در مشورت ظاهر می‏ شود.

استخاره را عموما به چند طریق انجام می دهند که هرکدام پشتوانه روایی معتبری دارند و در سنت مورد  استفاده قرار می گرفتند که هم می توانند برای خود و هم برای دیگری مورد استفاده قرار بگیرند.

مرحوم شیخ عباس قمی درحاشیه مفاتیح الجنان گفته بنا به مشهور ساعاتی از ایام هفته برای استخاره با قرآن خوب است، گر چه در این باره حدیثی ازاهل بیت یافت نشده است:

 

شنبه

تا وقت ناهار و پس از ظهر تا عصر .

یکشنبه

از صبح تا ظهر و از عصر تا مغرب.

دوشنبه

از صبح تا طلوع آفتاب، و پس از ناهار تا ظهر، و از عصر تا وقت عشا.

سه‌شنبه

از وقت ناهار تا ظهر، و پس از عصر تا وقت نماز عشا.

چهارشنبه

از صبح تا ظهر و پس از عصر تا وقت عشا.

پنج‌شنبه

از صبح تا طلوع آفتاب و پس از ظهرتا نماز عشا.

جمعه

از صبح تا طلوع آفتاب و بعد از ظهر تا عصر