مفتاح پنجم در بیان استخاره به تسبیح است
علامه حلى (قدس اللّه روحه ) در کتاب منهاج الصلاح از پدر بزرگوار خود سدیدالدین یوسف (رحمه اللّه ) روایت کرده است ، و او از حضرت صاحب الزمان (صلوات اللّه علیه ) روایت کرده ، که چون در امرى کسى خواهد استخاره کند سوره فاتحه را ده مرتبه مى خواند و به سه مرتبه و به یک مرتبه نیز اکتفا مى تواند کرد، پس ده مرتبه سوره انا انزلناه را مى خواند، پس این دعا را سه مرتبه مى خواند:
اللّهمّ انّى استخیرک لعلمک بعواقب الامور، و استشیرک لحسن ظنّى بک فى المامول و المحذور. اللّهمّ ان کان الامر الفلانىّ ممّا قد نیطت بالبرکة اعجازه و بوادیه ، و حفّت بالکرامة ایامه و لیالیه ، فخرلى فیه خیرة تردّ شموسه ذلولا، و تقعض ایامه سرورا، اللّهمّ امّا امر فا تمر، و امّا نهى فانتهى ، اللّهمّ انّى استخیرک برحمتک خیرة فى عافیة
پس قصد مى کند که اگر این امر براى من خوب است طاق مى آید، و اگر بد است جفت مى آید یا برعکس ، پس قطعه از تسبیح را مى گیرد و مى شمارد تا معلوم شود که طاق است یا جفت است .
و سید (قدس سره ) در فتح الابواب گفته است که یافتم به خط برادر صالح پسندیده محمد بن محمد حسینى آوى خدا سعادتش را مضاعف گرداند و مشرف گرداند خاتمه او را: که روایت رسیده است از حضرت صادق (صلوات اللّه علیه ) که هر که خواهد طلب خیر خود از خدا بکند، پس سوره حمد و انا انزلناه را هر یک ده مرتبه بخواند، پس سه مرتبه این دعا را بخواند، و آن دعاى سابق را ذکر کرده است ، پس گفته است که کفّى از سنگ ریزه یا تسبیح بگیرد، و سید گفته است که مراد آن است که قصد کند که اگر طاق باشد بکن و اگر جفت باشد مکن .
پس باز سید گفته است : که بعضى از اصحاب ما حدیث مرسلى نقل کرده است در صفت قرعه به تسبیح ، که سوره حمد را یک مرتبه ، و سوره انا انزلناه را یازده مرتبه بخواند، پس آن دعا که گذشت بخواند، و رفیقى به هم رساند و خود کردن را، و او نکردن را یا برعکس به خاطر بگذرانند، پس دو رقعه بنویسد یکى به اسم خود و دیگرى به اسم رفیقش و در جایى بگذارد و دست کند و بدر آورد اسم هر یک که بدر آید به خاطر گرفته ، او عمل کند.
طریق دیگر: شیخ یوسف بن حسین ، از خط شیخ شهید (قدس اللّه روحهما) روایت کرده است ، که ده مرتبه سوره انا انزلناه مى خوانى ، پس مى گوئى :
اللّهمّ انّى استخیرک لعلمک بعاقبة الامور، و استشیرک لحسن ظنّى بک فى المامول و المحذور. اللّهمّ ان کان الامر الّذى عزمت ممّا قد نیطت البرکة باعجازه و بوادیه ، و حفّت بالکرامة ایّامه و لیالیه ، فاسالک بمحمد و على و فاطمة و الحسن و الحسین و علىّ و محمد و جعفر و موسى و علىّ و محمد و علىّ و الحسن و الحجة القائم علیهم السلام ان تصّلى على محمد و علیهم اجمعین ، و ان تخیرلى فیه خیرة تردّ شموسه ذلولا، و تقیّض ایّامه سرورا. اللّهمّ ان کان امرا فاجعله فى قبضة الفرد، و ان کان نهیا فاجعله فى قبضة الزّوج پس تسبیح را مى گیرى و عمل مى کنى به آنچه مى آید، یعنى : اگر یک مى ماند عمل مى کنى و اگر دو مى ماند ترک مى کنى .
مؤ لف گوید: که عبارت سید، اجمالى دارد، فقیر از عبارت او چنین مى فهمم واللّه یعلم .
و بدان که ظاهر روایات آن است که از سنگ ریزه چند یا دانه تسبیحى چند دست کند و مشتى بردارد و بشمارد نه به روشى که متعارف است .
و بعضى از مشایخ ما (رضوان اللّه علیهم ) تسبیح منظوم را در میان کف مى گرفتند و دانه ها که در میان کف واقع مى شد مى شمردند که طاق است یا جفت . و این نوع نیز با روایت فى الجمله انطباقى دارد.
اما آنچه دست بدست از اکثر مشایخ دیده و شنیده ایم همان روش متعارف است که به انگشت میان تسبیح را بگیرند. و اگر حمد و انا انزلناه و آن دعا را به یکى از آن عددها که در روایات مذکور شد بخواند و نیت کند و تسبیح را بگیرد و دو تا دو تا بشمارد و اگر یک بماند عمل کند و اگر دو بماند ترک کند ظاهرا بد نباشد.
و والد مرحوم فقیر، از شیخ عظیم الشان بهاالدین محمد (علیهماالرحمة و الرضوان ) نقل مى فرمود: که ما دست بدست ، از مشایخ خود شنیده ایم که از حضرت صاحب الامر (صلوات اللّه علیه ) روایت مى کردند در طریق استخاره تسبیح که سه مرتبه صلوات بر محمد و آل محمد بفرستند و تسبیح را بگیرند و دو تا دو تا بشمارند، اگر طاق مى ماند خوب است و اگر جفت مى ماند بد است . و والد مبرور (رحمه اللّه ) به این روش اکثر اوقات در امورى که در آن استعجالى بود استخاره مى کردند.
و طریق دیگر در میان عوام شهرت دارد که سه تا سه تا بشمارند، اگر یک بماند خوب است و دو وسط است و سه بد است . و این طریق در کتب مشهوره به نظر فقیر نرسیده .
و لیکن یکى از فضلاى بحرین از کتاب السعادات از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده است که حمد را یک مرتبه و سوره قل هواللّه را سه مرتبه بخواند و پانزده مرتبه صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد، پس بگوید:
اللّهمّ انّى اسالک بحقّ الحسین و جدّه و ابیه و امه و اخیه و الائمة من ذریّته ان تصّلّى على محمد و آل محمد، و ان تجعل لى الخیرة فى هذه السّبحة ، و ان ترینى ما هو الاصلح لى فى الدین و الدّنیا. اللّهمّ ان کان الاصلح فى دینى و دنیاى و عاجل امرى و آجله فعل ما انا عازم علیه فامرنى و الاّ فانهنى ، فانّک على کلّ شى قدیر پس قبضه از تسبیح مى گیرى و مى شمارى و مى گویئى سبحان اللّه و الحمدللّه و لا اله الاّ اللّه تا آن قبضه تمام شود، اگر آخرش سبحان اللّه باشد مخیرى میان کردن و نکردن ، و اگر الحمدللّه باشد امر است ، و اگر لا اله الاّ اللّه باشد نهى است .
- چهارشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۲، ۰۴:۴۷ ب.ظ