استخاره

هر آنچه که درباره استخاره باید بدانید

استخاره

هر آنچه که درباره استخاره باید بدانید

۴۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استخاره با تسبیح» ثبت شده است

سید هادی مدرسی، برادر حضرت آیت الله سید محمدتقی مدرسی، از مراجع تقلید شهر مقدس کربلا، طی سخنانی ماجرای استخاره ای که موجب نجات جانش از دست نیروهای حزب بعث سابق عراق شد را بیان کرد.

به گزارش شیعه آنلاین، علامه سید هادی مدرسی طی سخنانی که از شبکه ماهواره ای اهل بیت(ع) پخش می شد، گفت: حدود 40 سال پیش که در عراق زندگی می کردم، حزب بعث عراق تازه روی کار آمده بود. در یکی از سفرهایم به لبنان، دولت حاکم بعث به طور غیابی مرا در دادگاه محاکمه و به اعدام محکوم کرد. علتش فعالیت هایی بود که علیه این حزب انجام می دادیم. وقتی از سفر لبنان به عراق بازگشتم،‌ همه نزدیکان و اطرافیانم به من توصیه می کردند که مخفیانه از عراق فرار کنم تا در دام نیروهای بعث نیفتم وگرنه اعدام خواهم شد.تنها یکی از دوستان بود که به من می‌گفت، نمی خواهد خود را به خطر بیاندازی و فرار کنی. فقط کافی است چند روزی در محلی امن مخفی شوی. زیرا به نظر نمی رسد حزب بعث که تازه روی کار آمده، مدت زمان زیادی در قدرت بماند.در دو راهی گیر کردم که به حرف کدام طرف گوش بدهم؟! فرار کنم و یا در محلی امن مخفی شوم؟! کمی فکر کردم، به یاد آیه قرآن کریم افتادم که فرموده: "ولا تلقوا بأیدیکم إلی التهلکة" (ترجمه: خود را با دستان خود به نابودی و فنا نیاندازید). به این نتیجه رسیدم که در صورت ماندن جانم در خطر خواهد بود، اما باز هم کمی دو دل بودم و در دو راهی قرار داشتم. تصمیم گرفتم استخاره کنم و از خداوند متعال کمک بگیرم.

وقتی استخاره گرفتم، این آیه برایم آمد: "و قال الذین أتوا العلم و الإیمان لقد لبثتم فی کتاب الله إلی یوم البعث فهذا یوم البعث ولکنکم کنتم لا تعلمون" (ترجمه: ولی کسانیکه علم و ایمان به آنان داده شده می گویند شما به فرمان خداوند تا روز قیامت درنگ کردید و این روز رستاخیز است اما شما نمی دانستید).

عبارت "فهذا یوم البعث" را که دیدم فهمیدم که اکنون دوره قدرت حزب بعث عراق است و این کشور دیگر جای ماندن نیست از همین رو فورا و به طور مخفیانه از عراق به کویت گریختم و چند سال بعد نیز به ایران آمدم.

 

آیت اللّه گرامی:

 

داستانی را (با واسطه) از قول مرحوم کشمیری نقل می کنم. در نجف اشرف افراد زیادی خدمت ایشان می رسیدند و استخاره می کردند. به ذهن ایشان آمده بود که من خیلی مهم شده ام، چون مردم تمام امور زندگی خود را با استخاره های من تنظیم می کنند. یک روز که مشرف می شوند به زیارت حضرت علی(ع) می بیند که یک طرف صحن شلوغ است و عده زیادی اطراف یک زن معمولی و بی سواد جمع شده اند و از او استخاره می خواهند. به زن پیغام می دهد بیا من سؤالی دارم. از آن زن می پرسد: داستان چیست؟ او می گوید: زندگی بسیار سختی داشتم، تا اینکه متوسل به حضرت امیر(ع) یا حضرت ابوالفضل(ع) می شود. تردید از من است در آن حالت توسل آقا به من فرمود: «استخاره کن و پول بگیر». گفتم: استخاره بلد نیستم و اصلاً سواد ندارم. حضرت می فرمایند: «برو دو فلس بده و یک تسبیح بخر، بعد همین طور دانه های تسبیح را بشمار ما به تو همه چیز را می گوییم». بعد به آقای کشمیری می گوید: در گوش من مطالبی گفته می شود که منطبق بر زندگی مردم است

 

u

 

امام حسین علیه السلام در سال 60هجری به قصد انجام مراسم حج به مکه آمدند و وقتی که از توطئه قتل خویش توسط یزید اطلاع یافتند، حج خود را به عمره مفرده تبدیل نموده و از احرام خارج گردیدند، سپس به همراه اهل بیت خویش از مکه بیرون رفتند تا مبادا ماموران یزید ایشان را به قتل رسانیده و حرمت حرم امن الهی شکسته شود.

هنگامی که ابن عباس از این جریان مطلع شد به نزد حضرت آمد و عرض کرد: «ای فرزند رسول خدا! سفر به سوی عراق را ترک کنید». پس از آنکه ابن عباس در خواست خودرا مطرح نموده و بسیار بر آن پافشاری و تاکید نمود، امام حسین علیه السلام به وی فرمود: ای این عباس! جد بزرگوارم به من فرمانی داده که در آن سری است که بعد از این به ظهور خواهد رسید و مرا واقعه ای در پیش است که آن را به طور مکرر از جدم رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم شنیده ام و باید آن واقعه به ظهور برسد و آشکار گردد. پس از آنکه ابن عباس بار دیگر درخواست خود را با مبالغه بسیار تکرار نمود قرار بر این شد که استخاره ای از قرآن بنمایند.

امام حسین علیه السلام قرآن را به نیت استخاره گشودند این آیه آمد: « کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یوْمَ الْقِیامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ(آل عمران/185)

«هر کسی مرگ را می‌چشد؛ و شما پاداش خود را بطور کامل در روز قیامت خواهید گرفت؛ آنها که از آتش (دوزخ) دور شده، و به بهشت وارد شوند نجات یافته و رستگار شده‌اند و زندگی دنیا، چیزی جز سرمایه فریب نیست»

چون حضرت این آیه را دیدند فرمودند: إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ(البقرة/156) «ما از آن خدائیم؛ و به سوی او بازمی‌گردیم

صدق الله و صدق رسوله. آنگاه به این عباس فرمود: ای ابن عباس!دیگر مبالغه نکن که چاره ای از قضای الهی نیست.

ابن عباس ساکت شد و با آن حضرت وداع کرده، فریاد "واحسیناه" برآورد و بیرون رفت. سپس آن حضرت امر فرمود تا کجاوه ها را بار کردند و بارها را بر شتر ان بسته و از مکه معظمه بیرون رفتند.

 

 

برگرفته از هزار و یک حکایت قرآنی، محمد حسین محمدی از کتاب نفایس الاخبار

توصیه آیت الله جوادی آملی درباره استخاره

 

گاهی بین دو کار مخیر یا مردد می شویم و نمی‌دانیم کدام حق و کدام باطل است. وجود مبارک امام باقر(ع) فرمود شما همه امورتان همانند عقاید، اخلاق، گفتار و اعمال تان را بر قرآن کریم عرضه کنید و اهل تفسیر باشید، نه استخاره.
خیلی به ما دستور استخاره ندادند. استخاره کردن دو قسم است. یک دعای مخصوص استخاره است که ابتدا و انتهای آن نور است و در دعای سی‌وسوم صحیفه سجادیه هست. هر کسی تصمیم گرفت کاری را انجام دهد، اگرچه به حسب ظاهر خیر است، اما خیر آن را از خدا بخواهد و همین طور وارد کار نشود.
این یک دستور اکید اسلامی است و جزء سنن ما می باشد و بسیار کار خوبی است.
دعای استخاره و 'طَلَب خیر کردن' یعنی خدایا! من درمورد این کار فکر کردم و چون دیدم که به حسب ظاهر مصلحت است، انجام می دهم. من که از عواقب آن خبر ندارم و تو خیر مرا در این کار قرار بده.
اما آن استخاره که انسان قبل از این که فکر و مشورت کند و قبل از این که آن را مورد ارزیابی قرار دهد، فورا به قرآن تفال بزند، این کار را خیلی به ما دستور ندادند. البته در موقع حیرت که انسان واقعا متحیر شد، آن یک راه دیگری است.
بنابر این اولا آن دعای استخاره فراموشمان نشود. ثانیا در هر کاری فکر و تدبّر و مشورت و ارزیابی و تعقّل باشد و ثالثا اگر واقعاً متحیّر شدیم که کدام کار برای ما صحیح و کدام کار ناروا، آن وقت به قرآن استخاره می کنیم.
وجود مبارک امام باقر(ع) فرمود مهم تر از استخاره، 'تفسیر' است. شما تمام کارهایتان را بر قرآن عرضه کنید. چه این آراء و اندیشه ها متضارب و متعارض و مختلف باشد و چه یک اندیشه باشد، شما این را بر قرآن عرضه کنید و ببینید آیا مطالب و معارف قرآنی و معانی قرآنی آن را امضاء می کند. بنابراین برای همه ما - حالا توده مردم که مقدورشان نیست- که در حوزه و دانشگاه هستیم، آشنایی با یک دوره از قرآن کریم لازم می شود.
حالا یک وقت کسی مانند علامه طباطبایی (رضوان الله علیه) جزء نوادر است ولی این که خطوط کلی قرآن و ترجمه اش را بفهمیم و یا از گزیده تفسیر با خبر باشیم،‌ خیلی سخت نیست. وقتی این ترازو را فهمیدیم،‌ آن وقت این عقاید را با این ترازو می سنجیم.
این که وجود مبارک امام باقر (ع) فرمود خودتان را با قرآن بسنجید، یعنی آن بحث تنها مخصوص فقیه و اصولی نیست و مخصوص روایات متعارض یا روایت بی معارض نیست، بلکه جمیع عقاید، شئون، اخلاق، اوصاف و افعال را باید بر قرآن عرضه کرد. پس اگر کسی قرآن را نداند، یعنی ترازو ندارد و نمی داند چگونه ترازو را به کار ببرد و عقاید و اخلاق را با چه چیزی بسنجد.
برای شهادت امام باقر(ع) جامه مشکی پوشیدن و عزاداری خوب است و ثواب دارد اما ما باید اصل فرمایش حضرت را عمل کنیم. فرمود خودتان را چه در مسائل فردی، چه در مسائل جمعی بر قرآن عرضه کنید و با قرآن بسنجید. این از آن وصایای برجسته وجود مبارک امام باقر (ع) است و ما باید این فکر را زنده نگه داریم.

 

بنقل از سایت عصر شیعه

 بی اعتباری قرآن های ویژه استخاره

 

در گفتگو با مهر عنوان شد:

سازمان دارالقرآن الکریم که متولی صدور نشر برای قرآن است اجازه انتشار قرآنهای ویژه استخاره را نمی‌دهد ضمن اینکه طی استفاء از برخی مراجع عظام استخاره با کتاب و قرآنهای ویژه غیرمعتبر عنوان شده است.

احمد حاجی شریف معاون آموزش ، پژوهش و نظارت بر چاپ و نشر قرآن کریمسازمان دارالقرآن الکریم وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی در گفتگو باخبرنگار مهر در رابطه با کتابهای استخاره و قرآنهای ویژه استخاره گفت: سازمان دارالقرآن کریم هیچ مجوزی برای نشر این نوع کتابها صادر نمی کند.

 

عدم صدور مجوز برای قرآنهای ویژه استخاره

وی افزود: تا کنون با درخواستی برای چاپ و نشر قرآن برای استخاره یاکتابهایی درباره استخاره با قرآن نداشتیم اما چند سال پیش در نمایشگاهقرآن شخصاً با غرفه ای رو به رو شدم که از این دست کتابها برای عرضه ارائهکرده بود و طی نامه ای به وزارت ارشاد خواستار پیگیری این امر شدیم.

حاجی شریف در ادامه یادآور شد: در این غرفه هزاران جلد از این کتابهابرای فروش عرضه شده بود و از آنجا که مراجع هم نسبت به استفاده از اینکتابها نظر منفی دارند استفاده از آنها صحیح نیست.

 

نمونه هایی از توصیه های استخاره‌ای

وی همچنین گفت: ما چندین مورد از آنها را بررسی کردیم تا تناقضها مشخصشود. برای مثال سوره مبارکه نحل آیه 103 در یکی از این قرآنها آمده است که" قابل تأمل است، به خواسته ات نمی رسی، نهی" کتاب دیگری آمده است" خوباست از مشکلات و حرفهای نادانها نهراسید که با توکل به خدا به اهداف خودمی رسید و در رابطه با همین آیه در کتاب دیگری آمده است خوب است.

معاون آموزش، پژوهش و نظارت بر چاپ و نشر قرآن کریم سازمان دارالقرآن  تصریح کرد: به دنبال این ماجرا سازمان دارالقرآن از مراجع عظام تقلیداستفتاء کرد و آنها نیز بدون استثنا استفاده از این کتابها و قرآنهایاستخاره را غیر معتبر دانستند.

 

استفتاء از مراجع عظام

وی اضافه کرد: نظر آیت الله نوری همدانی بر این است که استخاره با این کتابها اعتباری ندارد. آیت الله مکارم نیز اظهار داشتند که این کارنامطلوب است و استخاره محسوب نمی شود و سزاوار است مؤمنین از آن بپرهیزند و استخاره با قرآن را نزد فرد عالمی ببرند. سایر استفتائات نیز این اقدامرا تأیید نکردند.

 

وزارت ارشاد از چاپ کتابها و قرآنهای ویژه استخاره جلوگیری کند

احمد حاجی شریف اظهار داشت: متأسفانه کتاب هایی در این زمینه منتشر شده است که با عنوانهای راهنمای استخاره با قرآن و کتاب دائرةالعمعارف استخاره به بازار فروش رسیده است، ما طی مکاتباتی با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خواستار جلوگیری از چاپ این نوع کتاب ها شده ایم.

 

 

شیخ شهید(ره ) در ذِکْرى فرموده و از جمله استخاره ها استخاره به عدد است و این مشهور نبوده در عصرهاى گذشته پیش از زمان سیّد کبیر عابد رضىّالدّین محمّد بن محمّد الاوِّىِ الحسینى مجاور مشهد غروىّ رضى اللَّه عَنْهُ وما روایت مى کنیم این استخاره را با جمیع مرویّات او را از جماعتى از مشایخ خودمان از شیخ کبیر فاضل جمال الدّین بن المطهّر از والدش رضى اللَّه عَنْهُما از سیّد رضى الدین مذکور از حضرت صاحب الامر عَلَیْهِ الصَّلوة وَالسَّلامُ مى خوانى فاتحه را ده مرتبه و اقلّش سه مرتبه و کمتر از آن یک مرتبه پس مى خوانى سوره قدر را ده مرتبه پس مى خوانى این دعا را سه مرتبه :

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَخیرُکَ لِعِلْمِکَ بِعاقِبَةِ الاُْمُورِ وَ اَسْتَشیرُکَ

خدایا من خیرجویى کنم از تو به خاطر دانشت به سرانجام کارها و با تو مشورت کنم

لِحُسْنِ ظَنّى بِکَ فِى الْمَاْمُولِ وَالْمَحْذُورِ اَللّهُمَّ اِنْ کانَ الاَْمْرُ الْفُلانى مِمّا

به خاطر خوش گمانیم به تو در آنچه مورد آرزو و بیم است خدایا اگر فلان کار از آنهایى است که

قَدْنیطَتْ بِالْبَرَکَةِ اَعْجازُهُ وَ بَوادیهِ وَ حُفَّتْ بِالْکَرامَةِ اَیّامُهُ وَ لَیالیهِ فَخِرْلى

انجام و آغازش به برکت بسته شده و روز و شبش سرتاسر کرامت است پس بَرگزین برایم

اَللّهُمَّ فیهِ خِیَرَةً تَرُدُّ شُمُوسَهُ ذَلُولاً وَ تَقْعَضُ اَیّامَهُ سُرُوراً اَللّهُمَّ اِمّا اَمْرٌ

خدایا آن خیرى را که چموشش رام و روزگارش شادمان گردد خدایا اگر دستور است

فَاَئْتَمِرُ وَ اِمّا نَهْىٌ فَاَنْتَهى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَخیرُکَ بِرَحْمَتِکَ خِیَرَةً فى عافِیَةٍ

انجام دهم و اگر قدغن است خوددارى کنم خدایا خیرجویى کنم به رحمت تو خیرى را در تندرستى

پس مى گیرى یک قبضه از تسبیح را و نیّت مى گیرى حاجت را اگر عدد آن قبضه جفت است پس آن اِفْعَلْ است یعنى بجا آور و اگر طاق است لاتَفْعَلْ است یعنى مکن آن کار را یا بعکس یعنى طاق خوب است و جفت بد و این بسته است به قصد استخاره کننده فقیر گوید: تَقْعَضُ بِضاد معجمه است به معنى تَرُدُّ وَ تَعْطُفُ و ما در باب نمازها استخاره ذات الرّقاع و بعضى از اقسام استخاره و ساعات آن را ذکر کردیم بدانجا رجوع شود .

 

  بدانکه علامه مجلسى (ره ) از والد ماجدش نقل کرده که روایت کرده از استادش شیخ بهائى (ره ) که گفت شنیدم از مشایخ که مذاکره مى کردند از حضرت قائم عَجَّل اللَّه فرجه در استخاره با تسبیح آنکه تسبیح را بدست گیرد و سه مرتبه صلوات بفرستد بر محمّد و آل محمّد صلوات اللّه علیهم اجمعین و یک قبضه از تسبیح را بگیرد و دو تا دو تا بشمرد پس اگر یکى باقى ماند بجا آورد و اگر دو تا باقى ماند بجا نیاورد .

و شیخ فقیه اجلّ صاحب جواهر فرموده در جواهر استخاره اى است معمول نزد بعض اهل زمان ما و بسا هست که نسبت داده مى شود به مولاى ما حضرت قائم عجل اللَّه فرجه و او آن است که بعد از قرائت و دعا یک قبضه از تسبیح را بگیرد و هشت هشت طرح کند پس اگر یکى باقیماند فى الجمله نیکست و اگر دو تا باقى ماند یک نهى از آن است و اگر سه تا ماند اختیار دارد چون فعل و ترک آن مساویست و اگر چهارتا ماند دو نهى است از آن و اگر پنج تا ماند بعضى گفته اند که تعب و رنج دارد و بعضى گفته اند که در آن ملامت است و اگر شش تا ماند نهایت خوبست و باید تعجیل در آن کرد و اگر هفت تا ماند حکمش مثل پنج است و اگر هشت تا ماند چهار نهى از آن است.